امروز ساعت 15:00 در زمین سمپدوریا به میدان میرود
تا آخر فصل نمیتوان قضاوت درستی داشت درباره اینکه آیا اینترمیلان جای خالی روملو لوکاکو را احساس کرده یا نه؟ اما نشانههای اولیه امیدوارکننده است.
بپه ماروتا، مدیر اینتر، را باید بهخاطر عملکردی که در فصل نقلوانتقالات داشت و البته در بعضی از موارد هم چارهای نداشت تحسین کرد. در عین حال اوضاع تیم خوب بهنظر میرسد. باید اعتراف کرد بسیاری از کسانی که کار اینتر را دنبال میکنند از اینکه ادین ژکو و خواکین کوریا از پایتخت آمدند خیلی خوششان نیامد، اما بازیهای ابتدای فصل نشان میدهد آنها باانگیزه و توانا هستند.
متئو دارمیان چند روز قبل راجع به رفتن لوکاکو و آمدن ژکو صحبتهای جالبی کرد: «این دو بازیکنانی متفاوت اما هر دو قوی هستند. مطمئنم ادین با زدن گلهای زیاد به ما کمک میکند.» این بازتاب همان چیزی است که خیلی از هواداران به آن فکر میکنند. قابل انکار نیست که از دست دادن مهاجم بلژیکی زیان بزرگی است. البته کسی نمیگوید «روملو دیگر کیست؟» اما بازیکنان جدید مقابل جنوا و ورونا ثابت کردند خط حمله تیم همچنان پرقدرت و تأثیرگذار است.
ژکو گل اولش را زد و یک پاس گل هم داد در حالی که کوریا در نخستین بازی برای اینتر دو گل به ورونا زد در حالی که بازیکن تعویضی بود. اینتر در دو بازی اولش هفت گل زده و تا اینجا جای خالی لوکاکو را احساس نکرده است.
شاید هواداران متعصب اینتر با حرفهایی که مهاجم چلسی اخیراً زد مایل باشند جانشینان مهاجم بلژیکی موفقیت بیشتری به دست آورند: «وقتی پیشنهاد سوم چلسی رسید به دفتر اینتزاگی رفتم و به او گفتم نمیخواهم جو تیم را بههم بزنم اما من دیگر دلم در میلان نیست بنابراین از او خواستم راهی برای توافق پیدا کند.»
این جرقهای در بشکه باروت هواداران بود که قبل از این به او لقب خائن داده بودند با وجود آنکه به تیم کمک کرد در فصل قبل به اسکودتو برسد. حالا که بازیکنان جدید شروع خیلی خوبی داشتهاند هواداران خوشبین شدهاند و بهجای اینکه نگاهشان به گذشته باشد میتوانند روی نکات مثبت تمرکز کنند.
هنوز خیلی مانده تا درباره موفقیت یا شکست ژکو و کوریا نظر درستی بدهیم اما تنها عملکرد انفرادیشان نیست که امیدهای تازهای در تیم به وجود آورده بلکه آنها توانستهاند در تیم اینتر یک پلن B ایجاد کنند. از اوایل فصل گذشته از آنتونیو کونته انتقاد میشد که تیمش فقط یک سبک برای بازی دارد.
اینکه توانستند اسکودتو را به خانه ببرند بیشتر بهدلیل نتایج خوبی بود که برابر تیمهای کوچکتر به دست آوردند. مقابل رقبای با مالکیت توپ بیشتر یا حریفان برابر، به آنها اجازه میدادند حفظ توپ کنند و بعد با ضدحملات بسیار سریع خود به آنها ضربه میزدند اما این شیوه در رقابتهای اروپایی و برابر حریفان درست و حسابی خیلی جواب نمیدهد.
چیزی که در دو بازی ابتدایی فصل مشخص شده این است که ژکو بازیکنی حیاتی برای سیمونه اینتزاگی است. او اجازه میدهد نراتزوری مستقیمتر بازی کند و از قدرت هوایی او بهعنوان عامل اصلی تهدید در محوطه جریمه حریفان استفاده میکنند. بارها هدف توپهای ارسالی، مهاجم بوسنیایی بوده؛ در حرکات عمقی، سانترها و پرتابهای بلند.
در بازی با ورونا بیشتر از همیشه این آشکار شد. اینتر عقب بود و پاس ژکو به لوتارو مارتینس گل تساوی را رقم زد. چندبار ایوان پریشیچ با پرتابهای بلند در موقعیتهای مختلف ژکو را به توپ رساند و دروازه ورونا تهدید شد. اینتر قطعاً سبک بازی خود را تغییر نداده اما وقتی به دردسر میافتد این میتواند یک گزینه باشد.
هنوز نمیشود قضاوت کرد و سؤالات زیادی هنوز بیپاسخ است. آیا اینتر همچنان میتواند در بازیهای بزرگ به همین شکل به نتیجه برسد؟ آیا ژکو میتواند به تعداد روملو گل بزند؟ آیا کوریا با لوتارو هماهنگ است و آیا میتواند به اندازه کافی گل بزند؟
او هرگز یک در یک فصل رقابتهای داخلی بیشتر از ۹ گل نزده و تعداد کمی از آنها با سر بوده برای همین است که دو گل در ۱۶ دقیقه که یکی با ضربه سر زیبایی بود، امید ایجاد میکند.
به نظر میرسد تیم با این گلها روحیه تیمی بهتری پیدا کرده و این خیلی خوب است. لوکاکو شاید فصل قبل گلهای زیادی زد اما در این فصل تعداد گلهای او میتواند بین بازیکنان بیشتری تقسیم شود. وقتی گونسالو ایگواین از ناپولی رفت، مائوریتزیو ساری از تیمش خواست همه در کار هجومی شرکت کنند و نتیجه گرفت. شاید نباید انتظار داشت ژکو یا کوریا جای خالی لوکاکو را پر کنند اما این شروع خوب چیز دیگری میگوید.
منبع: فوتبال ایتالیا