سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
اگر مصطفی آجورلو را آنطور که در خبرها شنیدهایم رئیس مجمع یا مدیرعامل باشگاه استقلال بدانیم، احتمالاً نه فقط با یک مدیرعامل جدید بلکه با دورانی از مدیریت باشگاه استقلال مواجه خواهیم شد. آجورلو اگرچه تجربههای کوتاهمدت و میانمدت در استیلآذین و تراکتورسازی هم داشت اما بعید است برای یک پروژه موقت و کوتاه مثل مدیران اخیر استقلال، ریاست مجمع یا مدیریت باشگاه استقلال را پذیرفته باشد. او نه احمد سعادتمند است و نه احمد مددی.
در دوران تازه استقلال با آجورلو، توقعات نمیتواند کم باشد. آجورلو با تجربه چند دهه مدیریت در ورزش و با ادعای ریاست فدراسیون فوتبال، نمیتواند گرایشی به صندلی مدیرعاملی استقلال داشته باشد بدون آنکه با ایده و اجرای متفاوتی در مقایسه با مدیران پیشین استقلال وارد این باشگاه شود. او سالها در مصاحبههایش از بحرانهای اقتصادی در باشگاهداری حرف زده، سالها مدلهای رایج باشگاهداری را در ایران نقد کرده است اما تجربههای خودش نیز در فوتبال ایران در عمل متفاوت نیست.
پاس یکی از متمولترین تیمهای لیگ در دوره مدیریت مصطفی آجورلو بود. او تیمی پرستاره ساخت، به مربی خارجی هم گرایش داشت و سراغ کار با مربی خارجی رفت و مربی صاحبنام و معتبری را برای پاس استخدام کرد. سراغ مربی ایرانی نوگرای دوران خودش -بر اساس برداشتهای آن روزگار- نیز رفت و البته در جذب ستارهها دست و دلباز بود. پاس به عنوان یک تیم بیتماشاگر میخواست با ستارههایش جذابیت خلق کند اما این ظرفیت وجود نداشت که پاس بتواند با جذب ستاره یا حتی با قهرمانی در لیگ برتر تماشاگرانی را در تهران به ورزشگاه خود ببرد.
مدیریت باشگاه استقلال و مدیریت پاس تفاوتی بنیادین دارد. یکی لحظه به لحظه و تصمیم به تصمیم مدیر در معرض بررسی و قضاوت هواداران و رسانهها است و آن یکی مدیریت در سکوت مطلق بود. در پاس اما بودجههایی در اختیار آجورلو بود که برای تیم بیتماشاگر ورزشگاه ۸ هزار نفری دستگردی -با نام تجاری پاس قوامین- را بسازد. در استقلال اگر اثرگذاری آجورلو در این زمینهها باشد، قدم بلندی برای فرار از تکرار مدیران پیشین استقلال برداشته است.
مهمترین کار آجورلو میتواند همین باشد که مدیران پیشین هر چه کردند او تکرار نکند. در استقلال تا دلتان بخواهد الگوی وارونه برای مدیریت وجود دارد.
مدیران استقلال در فصلهای اخیر در مقابل بهترین مربیان خود موضع خصمانه داشتند. وینفرد شفر را روز آخر به محل تمرین راه ندادند، آندرهآ استراماچونی را هر هفته تا مرز استعفا هل دادند تا سرانجام با بزرگترین خسارت مالی به استقلال، جداییاش را به تماشا نشستند. هر چه در توان داشتند در سوءرفتار به فرهاد مجیدی نشان دادند، از دوره مدیریت سعادتمند تا مددی. باشگاه استقلال انگار با مربیان خود سر لجبازی و عناد دارد و وقت و انرژی آنها را برای جنگیدن با مدیران تلف کرده است. آجورلو اگر بتواند این روند خانمانسوز را تمام کند، دستکم اینکه باشگاه را از اقدام علیه خود نجات داده است.
با مصطفی آجورلو اگر بر صندلی مدیریت استقلال بنشیند، بحثی مفصل و دنبالهدار خواهیم داشت، برای اینکه بدانیم او برای چه به استقلال میآید و قرار است استقلال با او در کدام مسیر زندگی کند.