از بَرَت دامن کشان...
سامان موحدیراد
در فاصله چند هفته مانده به رقابتهای المپیک یک سهمیه دیگر برای ورزش ایران از آسمان افتاد. حالا همه اسم پریسا جهانفکریان را میدانند که قرار است در المپیک برای ایران وزنه بزند. اما شاید بسیاری ماجرای پشت این انتخاب را ندانند. «المپیک را ناعادلانه از من گرفتند. برای کسی که میتوانست سهمیه بگیرد، نهتنها تلاشی نشد، بلکه سنگاندازی هم کردند»؛ این تنها بخشی از حرفهای جهانفکریان در ماههای گذشته و پس از کنار گذاشته شدن از تیم ملی است. در آن زمان مسئولان فدراسیون وزنهبرداری اسم پریسا جهانفکریان را از لیست تیم ملی خط زده بودند تا او رقابتهای قهرمانی آسیا را از دست بدهد.
اواخر سال گذشته بود که پریسا جهانفکریان بهدلیل پارگی مینیسک از تمرینات دور مانده بود. او اما بعد از رهایی از این مصیبت بار دیگر تلاش کرد تا به تیم ملی برگردد اما در اقدامی عجیب فدراسیون وزنهبرداری با بازگشت او به تمرینات تیم ملی مخالفت کرد. این تصمیم فدراسیون وزنهبرداری البته که با اعتراض جهانفکریان همراه شد. جهانفکریان معتقد بود اگر فرصت حضور در رقابتهای آسیایی به او داده میشد، میتوانست سهمیه المپیک را کسب کند اما با تصمیم فدراسیون این شانس از او گرفته شد. اما مدت زمان کمی لازم بود تا بفهمیم ادعای پریسا جهانفکریان چندان هم بیراه نبوده است.
فدراسیون آن زمان موضعی کاملاً از بالا به مسأله داشت و معتقد بود جهانفکریان حرفهای برخورد نکرده است. مریم منظمی نایبرئیس سابق فدراسیون در امور زنان در این باره گفته بود: «جهانفکریان درخواست داد در اردوی فروردینماه حضور پیدا کند اما این درخواست زیاد حرفهای نبود و مورد قبول کادر فنی قرار نگرفت.» با این حال اما همه چیز دست به دست هم داد تا سهمیه المپیک به پریسا جهانفکریان برسد. اما سؤال اینجاست که بازیکنی که از اردوی تیم ملی دور بوده و فرصتی برای حضور در آخرین اردوها را نداشته، اکنون چطور خودش را برای المپیک آماده میکند؟ اساساً پریسا جهانفکریان چقدر آمادگی دارد تا از این فرصت استفاده کند؟ پاسخ البته معلوم است.
وضعیت فدراسیون وزنهبرداری ایران چنان آشفته است که این سهمیه بادآورده احتمالاً همینطور هم بر باد میرود. مصدومیت و دست وبال گردن پریسا نکتهای نیست که بتوان تا المپیک آن را رفع کرد. فرصت حضور در المپیک مسألهای است که کشورهای زیادی برای آن برنامهریزی میکنند. پول و هزینه فراوانی برای آن صرف میشود تا در نهایت بتوانند یکی از جاهای خالی در المپیک را پر کنند. حالا اما یک سهمیه المپیک از آسمان در دامان ورزش ایران افتاده؛ سهمیهای که ورزش ایران بهصورت ساختاری نهتنها برای به دست آوردن آن تلاش نکرده که حتی در جهت عکس آن هم تلاش کرده است. با این حال وقتی چنین شانسی به ورزش ایران رو کرده، ما تا چه اندازه برای بهره بردن از آن آماده هستیم؟ باز هم مثل همیشه ورزش ایران منتظر رویدادهای لحظهای و جرقههای اتفاقی است. فعلاً یک سهمیه از المپیک آن هم در ورزش زنان که کار کردن در آن برای زنان ایرانی بسیار سخت و پرمشقت است، به مدد تلاشهای فردی به دست آمده.