میعاد نیک
پررنگترین نکته لیگ بیستم که این روزها به ایستگاههای پایانیاش نزدیک و نزدیکتر میشود، اعتماد مدیران باشگاهها به سرمربیان جوان و البته پالسهای مثبت این اعتماد است که در زیرپوست لیگ برتر جریان گرفته. فوتبالی که عادت داشت سکان کادرفنی تیمهایش را عموماً در دستان فردی موسپید و به تعبیری باتجربه ببیند، حالا با جدولی مواجه شده که از بین ۸ تیم نیمه نخستش تنها یک سرمربی مسن دیده میشود که آنهم کسی جز امیر قلعهنویی ۵۷ ساله نیست. لیگ بیستم نمایان کرد که اندیشههای نوظهور و انگیزههای جوانی طی یک رنسانس عظیم جایگزین سرمربیگری به شیوه سنتی شده و اولویتها هم تغییر کرده.
مصداق بارز این اتفاق ژنرال چندستاره فوتبال ماست؛ امیر قلعهنویی که سردار پیروزی لقب داشت و هر تیمی را که در دست میگرفت لزوماً به قهرمانی میرساند، حالا مقابل شاگرد سابق خود متحمل هتتریک شکست شده و ۴ بازی هم هست که نتوانسته مقابل تیم فوتبال استقلال کاری از پیش ببرد. کسی که بارها توانسته بود استقلال و سپاهان را به قهرمانی برساند، اکنون با رخوتی عظیم در سیکل نتیجهگیری مقابل تیمهای سابقاش مواجه شده تا نشان دهد خبری از آن مثال دود و کنده نیست. اتفاقی که طی ۲ سال اخیر در فوتبال باشگاهی ایران نقش بسته، میتواند آغازی بر تغییر ساختاری در لیگ برتر لقب بگیرد؛ تحول عظیم سبک بازی با تئوری ناخداهای جوان.
یحیی گلمحمدی، علیرضا منصوریان، جواد نکونام، محمد ربیعی، فرهاد مجیدی، سیدمهدی رحمتی و محرم نویدکیا از سردمداران این جنبش بزرگ هستند. سرمربیان جوانی که مسیر مربیگریشان را خیلی زود آغاز کردند، در همین اول راه توانستهاند تواناییهای خود را نشان دهند و نگاه مخاطبین و منتقدین را به خود معطوف کنند. اگر با فراهمآوری بستر مناسب از این استعدادهای ملی مراقبت ویژهای شود و زمینهها برای شکوفایی هرچه بیشتر تواناییهای آنها شکل بگیرد، دیر نیست رسیدن به روزی که یک سرمربی کمتر از ۵۰ ساله ایرانی بتواند تیم ملی فوتبال کشورمان را به قهرمانی در قاره آسیا برساند.