جاناتن ویلسن
هیچ چیز در فوتبال قاطعانه و همیشگی نیست. درست و غلط زیادی وجود ندارد، همه چیز ممکن است اما حتی در همین شرایط، به سختی میشود درباره بازی فرداشب انگلیس و آلمان اظهارنظر صریحی کرد. هر یک از دو تیم قطعیات کمی دارند و در واقع با سؤالات زیادی مواجه هستند. حداقل درباره آلمان نسبت به شکل این تیم قطعیت نسبی وجود دارد. یواخیم لوو بعد از فاجعه جام جهانی قبل بین دفاع سه و چهار نفره دودل بود اما در نهایت به سیستم 3-4-3 رضایت داد که نقطه قوت آن قدرت هجومی بال-مدافعان تیم، یاشوا کیمیش و روبین گوسنز است. به جز جایگزینی توماس مولر مصدوم با لروی سانه، لوو در هر سه بازی مرحله گروهی از بازیکنان مشخصی استفاده کرده بنابراین منطقی به نظر میرسد که فرض کنیم تغییر عمدهای در این تیم صورت نمیگیرد.
مولر احتمالاً آمادگی لازم را به دست آورده که از ابتدا در ترکیب باشد، یک تغییر ممکن دیگر این است که لئون گورتزکا به ترکیب آورده شود تا قدرت فیزیکی عقب خط میانی بیشتر شود. لوو دو پاسور یعنی ایلکای گوندوغان و تونی کروس را ترجیح داده و اگر به کار با این دو ادامه دهد، شاید در این منطقه برتری فیزیکی به نفع انگلیس شود. قابل توجه است که میسون ماونت اخیراً در لیگ قهرمانان از هر دو بازیکن عملکرد بهتری ارائه داده است.
اما ماونت شاید در دسترس نباشد. او باید به موقع از قرنطینه خارج شود ولی از طرف دیگر با وجود هوش بالای ماونت شاید گرت ساوتگیت به این نتیجه برسد که نمیتواند بازیکنی را در ترکیب اصلی قرار دهد که به طور کامل در تمرینهای تاکتیکی تیم حضور نداشته. ماونت تازه شروع یکسری معما است. در واقع باید گفت تیم ساوتگیت نسبت به دو هفته پیش با ابهامات و سؤالهای بیشتری مواجه است و این را میتوان وجه منفی داشتن یک نیمکت قوی دانست.
قبل از رسیدگی به تیترهای خبری بزرگ مانند «دردسر گریلیش، پتانسیل ساکا یا ابهام ماونت»، ساوتگیت ابتدا باید درباره شکل تیمش تصمیم بگیرد. دفاع سه نفره همیشه در این تورنمنت مد نظر قرار داشته، چینشی که انگلیس را به نیمهنهایی جام جهانی برد و بعد برای دیدگاهی مترقی کنار گذاشته شد، تغییر حالت داد و دوباره در فروردین کنار رفت. آیا کاملاً رها شده یا در دسترس است و هر وقت لازم باشد میتوان از آن استفاده کرد و اگر در دسترس است و انگلیس میتواند از سه دفاع استفاده کند، آیا الان وقت مناسبی است؟
مزیت برابری شکلی با آلمان این است که گوسنز و کیمیش آن جلو درگیر میشوند و از آن همکاری و رفت و آمدی که باعث شد پرتغال اینطور به هم بریزد، جلوگیری میشود؛ بال-مدافعان مجارستان نسبتاً به خوبی آنها را خنثی کردند. اینکه بال مدافع انگلیس چه کسی باید باشد، سؤال دیگری است اما این به معنای آن است که یک هافبک کم میشود.
اگر دکلان رایس و کالوین فیلیپس در انتهای خط میانی به کار گرفته شوند، آن وقت خطر از کار افتادن مثلث هجومی به وجود میآید. ماونت میتواند در راست بازی کند تا با هری کین و رحیم استرلینگ ارتباط ایجاد کند (این فرض را قطعی میگیریم که هر دو در ترکیب اصلی خواهند بود) اما این بار سنگینی روی قدرت پاسکاری فیلیپس قرار میدهد ضمن اینکه به درستی نمیشود از ضعف آلمان در پشت خط میانی استفاده کرد.
راه حل جایگزین استفاده از سیستم 3-3-4 است که سؤال را دوباره متوجه آلمان میکند. در حالی که هر دو مهاجم در کنارهها مستقر میشوند و به فضای پشت سر بال-مدافعان حمله میشود، کیمیش و گوسنز چه میکنند؟ عقب میمانند، از مشارکت هجومی خود دست بر میدارند یا بدون توجه به جلو میروند و به انگلیس اجازه میدهند آن فضا را مورد هجوم قرار دهد با پاسهای بلندی که در دیدار با کرواسی بارها از آن استفاده کرد. حتی اگر انگلیس با سه مدافع بازی کند، این فضایی است که باید از آن به بهترین شکل استفاده کند؛ اگر در حمله ضعیف باشند، بازی پیچیده میشود.
اگر تیم 3-3-4 بازی کند، چه کسی باید نفر سوم در کنار کین و استرلینگ باشد؟ فیل فودن گزینه مرجح در هر دو بازی مقابل کرواسی و اسکاتلند بود اما در هر دو بازی کار خاصی نکرد (اگرچه یک انتخاب ماجراجویانه استفاده از او در مرکز است اگر ماونت نتواند بازی کند). جیدون سانچو به ندرت در این تورنمنت مورد استفاده قرار گرفته چون او بهترین بازیاش را زمانی ارائه میدهد که با یک مدافع کناری هجومی جفت شود و ساوتگیت اصرار دارد که مدافعان کناریاش را عقب نگه دارد. جک گریلیش و بوکایو ساکا چه؟
گریلیش شاید انتخاب محبوبتری باشد اما او مثل فودن چپ را ترجیح میدهد. ساوتگیت درباره ظرفیت دفاعی او مردد است و بعد از بازی دوستانه با رومانی در میدلزبورو به صورت خاص با او درباره کار بدون توپ صحبت کرد. این یعنی ساکا شانس بیشتری دارد. او در حملات به سوی دروازه جمهوری چک خیلی خوب عمل کرد و رابطه خوبی با فیلیپس به وجود آورد اما به عنوان مدافع کناری هم تجربه خوبی دارد و درباره کار دفاعیاش نگرانی وجود ندارد. الزامات جلوگیری از سلطه بال-مدافعان آلمان مثل بازی با پرتغال، مستلزم بازگشت زوج کایل واکر-کایران تریپیر است که در بازی اول مقابل کرواسی در ترکیب اصلی بودند. یک مزیت تریپیر این است که بهترین ایستگاهی زن انگلیس است و این اهمیت زیادی پیدا میکند اگر ساوتگیت تصمیم بگیرد ماونت بازی نکند. کرنرها مهمترین حربه هجومی انگلیس در روسیه بود اما در این تورنمنت به جز ضربه سر جان استونز که به تیر دروازه اسکاتلند خورد، کار دیگری نکردهاند و آلمان همانطور که مقابل پرتغال ثابت شد، در شروع مجددها آسیبپذیر است.
اینها همه ساوتگیت را مجبور میکند ترمز دستی را بکشد و شاید یکی از هافبکهای دفاعیاش را بیرون بگذارد اما بازی باز مقابل آلمان با این سرعت و تحرک یک ریسک فوقالعاده است ولی مربی انگلیس قصد ندارد شخصیت تیمش را رها کند. قوت انگلیس در بازی با کرواسی و همچنین نیمه دوم بازی با جمهوری چک، سطح کنترلی بود که بر بازی داشتند.
در مسابقهای که پر از سؤال و گزینه است، یک چیز قطعیت دارد: آلمان درخشان است اما نامنظم و غیرقابل پیشبینی و به عنوان تیمی پر از آشفتگی به این بازی میآید؛ انگلیس مستحکم و بدون خلاقیت، شاید کمی خشک اما باید حریف را به نظم بیاورد.
منبع: گاردین