printlogo


کد خبر: 231517تاریخ: 1400/4/6 00:00
برنده‌ها و بازنده‌های تغییرات جدید در استقلال چه کسانی هستند
قلمروهای لرزان و قابل تسخیر


وصال روحانی
تغییر سه عضو هیأت‌مدیره استقلال و تأکید بر آغاز یارگیری برای فصل آینده فوتبال باشگاهی کشور که اواخر هفته پیش شکل گرفت، هم اقدامی به ضرر کادر فنی این تیم است و هم تثبیت‌کننده افراد حاضر در این کادر و بویژه شخص فرهاد مجیدی.
آمدن سه نفر جدید که آشناترین و فوتبالی‌ترین فرد آنها پرویز مظلومی است، حکایت از کنار رفتن جبهه‌ای از استقلال می‌دهد که مخالف احمد مددی مدیرعامل 11 ماه اخیر آبی‌ها و به تبع آن موافق مجیدی بوده‌اند و در عین حال روشن کردن چراغ سبز برای مجیدی به قصد شروع اقدامات فصل بعد ناقض تلاش‌ها و ایده‌های مددی است که در ماه‌های اخیر علناً با سرمربی تیمش درافتاده و او را به رعایت اصول و مواردی فراخوانده که که جزو ضوابط مدیریت است و مجیدی که کارش در حوزه‌های فنی است، نباید به آن ورود کند. از آنجا که مجادله کلامی مجیدی با علی‌نژاد معاون وزیر ورزش هم بسط یافته و این مقام نیز به مجیدی هشدار داده بود در حوزه وظایفش عمل کند، به نظر می‌رسید تغییرات تازه در هیأت‌مدیره استقلال نوعی بند زدن بر دست‌و‌پای مجیدی خواهد بود و او را محدود خواهند کرد، اما فضای برخاسته از تغییرات و صدور اجازه برای مجیدی در راستای تعیین ترکیب فصل بعد چنان باوری را نقض می‌کند و مشخص است که سران ورزش کوتاه آمده و خیال تنبیه مجیدی بابت ستیز کلامی ادامه‌دار او با مددی و البته علی‌نژاد را ندارند. کسی نمی‌داند پیامدهای کامل روی کار آمدن اعضای جدید هیأت‌مدیره چیست و آنها در صورت استفاده از حق خویش که رأی‌گیری مجدد برای تعیین مدیرعامل است، مددی را حفظ یا برکنار خواهند کرد، اما قدر مسلم اینکه اقدام تازه وزارت ورزش در ارتباط با هیأت‌مدیره استقلال و سایر کادرهای اجرایی این باشگاه و تیم فوتبال آن به مثابه زدن قفل و زنجیر به پای مجیدی نیست که در هر سه مقطعی که سرمربی استقلال شده، با مدیران وقت این باشگاه درافتاده و آنها را بی‌صلاحیت خوانده است. نمی‌توان با اطمینان گفت تضمین دادن به مجیدی از حالا برای فصل آینده اقدامی در جهت تثبیت کادر فنی و دادن زمان کافی به مربیان برای جاری کردن تمامی ایده‌های‌شان و به تبع آن کار خوبی است، ولی این نگرش و نظریه که برای تعیین سرنوشت کادر فنی باید تا پایان فصل جاری صبر اعمال می‌شد و نتایج نهایی استقلال در لیگ و جام حذفی ایران و جام باشگاه‌های آسیا تعیین می‌شد، سیاست معقول‌تری به‌نظر می‌رسید که ظاهراً اتخاذ نشده است. در شرایط فعلی چنانچه شاهد ناکامی آبی‌ها در هر سه جام مذکور باشیم، چطور می‌توان از اعضا و هواداران تلخ‌کام استقلال خواست که پای کادر فنی فعلی این تیم بمانند و با امیدواری به فصل بعدی پای بگذارند.
با چنین چوب‌خط‌ها و اقدامات و اتفاقاتی باید به این نتیجه رسید که یک‌بار دیگر اقدامات مدیران ارشد ورزش کشور برای حل مشکلات ریاستی و روش‌های اداره استقلال اثربخش نبوده و این تیم چه حالا و چه در فصل آینده در بند مشکلات دست‌و‌پاگیری خواهد بود که معلول و محصول سوء‌مدیریت در باشگاه و نداشتن خط‌مشی‌های روشن و اصولی در امر هدایت کلان استقلال است. کادر فنی یک تیم همانند آنچه در رفتارها و گفتارهای مجیدی طی سال‌های اخیر دیده و استماع شده، فقط زمانی رو به جهات غلط می‌رود و به زیاده‌خواهی دست خواهد زد که خط تفکیکی صریح و توأم با عوامل بازدارنده بین کارهای فنی و امور اداری نباشد و مربیان به حوزه‌هایی ورود کنند که فقط در قلمرو مدیران است. اتفاقات اواخر هفته گذشته و تغییرات جدید در هیأت‌مدیره استقلال نه‌تنها خط تفکیک مورد بحث را پررنگ‌تر و تخطی از آن را سخت‌تر نکرده بلکه امکان استمرار ورود مربیان به قلمروهای مدیریت و رویارویی آشکار آنها با مدیران را به وجود آورده و این قلمرو را لرزان‌تر و قابل تسخیر کرده است.
با احتساب شرایط و توانایی‌های کیفی مدیران منتصب برای استقلال طی سالیان اخیر هیچ‌کس مدعی کامل بودن آنها نیست و برعکس ایرادات فراوانی داشته‌اند، اما محدود نکردن حوزه عمل مربیان و عدم ایجاد قلمرویی غیر‌قابل عبور دورادور مدیران نیز جز اینکه هرج‌و‌مرج و برخوردهای سلیقه‌ای را در باشگاه بیشتر و تیم را فزون‌تر آماج ناکامی‌ها کند، خروجی و حاصلی نخواهد داشت.
 


 


Page Generated in 0.0045 sec