بازیکنان دانمارک در یک حلقه تنگ، شانه به شانه، چشم در چشم، قلب به قلب دور هم جمع شدند. در اطرافشان، جمعیتی که در ورزشگاه دانمارک کپنهاگ حضور داشت نیز آنها را در آغوش گرفت و یک حلقه بیرونی از اشتیاق و تعلق خاطر ساختند. قبلاً هم چنین چیزی را دیده بودیم. در واقع 9 روز قبل، فقط چند متر دورتر و در همان زمین. آنجا نیز یک حلقه امید ساخته شد. دعای دستهجمعی برای زنده ماندن همتیمیاشان، کریستین اریکسن. او بعد از غش کردن روی زمین بازی به قول کادر پزشکی تیم، «لحظهای دنیا را ترک کرد و سپس برگشت.»
دوشنبه شب هم دانمارکیها دعا میکردند اما از نوعی متفاوت. این بار دیگر کسی وحشت از دست دادن همتیمی و هموطنش را نداشت. دعا برای نتیجه نگرفتن فنلاند در بازی دیگر گروه B مقابل بلژیک که قرار بود همزمان با بازی دانمارک و روسیه به پایان برسد. علاوه بر پیروزی 4 بر یکشان مقابل روسیه، دانمارکیها نیاز داشتند که بلژیک هم به آنها لطف کند و فنلاند را شکست دهد. بلژیک 2 بر صفر فنلاند را برد و این بدان معنی است که حالا دانمارکیها هم همراه با شیاطین سرخ به مرحله یک هشتم نهایی یورو میروند. در قلب حلقه آنها یک گوشی هوشمند بود که ثانیهها را برای به صدا درآمدن سوت پایان بازی در سن پترزبورگ میشمرد. شما هم تصور میکنید که اریکسن هم آنجا بوده است. نه جسماً - او از یک بیمارستان مرخص شده و به خاطر ایست قلبیاش به خانه برگشت - اما روحاً.
وقتی داور، فلیکس بریش سوت زد و پیروزی 2 برصفر بلژیک مقابل فنلاندیها را در فاصله 700 مایلی محل بازی دانمارکیها تأیید کرد، هواداران دانمارکی در زمین و سکوها جشن گرفتند، این بار نه جشن برای خوب شدن حال اریکسن که به جمع ما برگشت، بلکه جشنی بابت پاداش ویژه: فرصتی دیگر برای تاریخسازی.
دانمارک برای صعود به مرحله یک چهارم نهایی روز شنبه در آمستردام با ولز بازی خواهد کرد. برای مردان کاسپر هیولماند بعد از اتفاقاتی که در دو دور نخست پشت سر گذاشتند، هم به خاطر حادثه اریکسن، هم نتایج دو بازی اول، صعودشان به عنوان اولین تیم در تاریخ یورو که دو بازی اولش در مرحله گروهی را میبازد و باز هم صعود میکند، مانند زدن دکمه شروع مجدد بود. یک فرصت دیگر. درست مثل اریکسن.
دو ساعت قبل از بازی اوضاع به اندازه کافی آزاردهنده بود. در حالی که امیدوار بود فنلاند به بلژیک ببازد، دانمارک به سه امتیاز بازی خودش با روسیه هم نیاز داشت. میکل دامسگارد پدیده 20ساله دانمارکی از همان گلهایی زد که اگر اریکسن بود به او افتخار میکرد. دانمارکیها گل دوم را یک ساعت پس از شروع بازی زدند اما این گلها برای آنها فایدهای نمیداشت اگر فنلاند به تساویاش با روسیه ادامه میداد. وقتی گل اول بلژیک با تصمیم سختگیرانه VAR مردود اعلام شد، برای لحظاتی دانمارکیها روحیهشان را باختند. لحظاتی بعد هم روسیه پنالتیاش را گل کرد. روسیه هم آماده تسلیم شدن نبود.
اما در 15 دقیقه آخر، همه چیز بر وفق مراد دانمارک پیش رفت. آنها دو بار گل زدند و بلژیک هم همینطور. دیگر هیچ بازگشتی نبود و همه چیز تمام شد.
تجسم تکرار اتفاقی مشابه با آنچه در سال 1992 برای دانمارکیها افتاد، دشوار است، زمانی که گروه دیگری از بازیکنان این کشور نیز فرصت دوم غیرمنتظرهای را برای حضور در یورو پیدا کردند. دانمارک در آن رقابتها نتوانسته بود جواز حضور در یورو را به دست آورد. بازیکنان همه در تعطیلات بودند که از طریق یوفا به فدراسیون فوتبال آنها اطلاع داده شد به یورو دعوت شدهاند چون جنگ داخلی در یوگسلاوی آغاز شده بود و سازمان ملل دستور تحریم این کشور را صادر کرده بود. در مرحله گروهی آن دوره هم یک گل دیرهنگام غیرمنتظره برابر فرانسه باعث صعود دانمارک به مرحله حذفی شد.
ضربات پنالتی موفق - با درخشش پیتر اشمایکل، پدر دروازهبان فعلی دانمارکیها و کسپر، که پنالتی افسانهای مارکو فن باستن را مهار کرد - در نیمه نهایی، آنها را مقابل هلند به پیروزی رساند. در فینال هم آنها با نتیجه 2 برصفر آلمان را از پیش رو برداشتند تا قهرمان اروپا شوند.
ستارگان زیادی برای آن شاهکار دست به دست هم دادند و هنگامی که شما ملتی به اندازه دانمارک باشید (با جمعیت 5/8 میلیون نفری، در یک زمین به اندازه شبه جزیره فوقانی میشیگان)، انتظار ندارید دو افسانهای در این حد و اندازه در فاصله تنها 30 سال را به چشم خود ببینید اما رویاپردازی که هزینه ندارد. آنها قبلاً یک بار معجزه کردند پس محدودیتی برای تکرار آن نمیبینند. آنها پس از آنچه از سر گذراندهاند، همه چیز را در مورد به دست آوردن فرصتهای دوم و اهمیت استفاده از آن و تسلیم نشدن را میدانند. درست مثل اریکسن. درست مثل کاری که دارند انجام میدهند.