علی مغانی
استقلال در برابر پیکان اگرچه موقعیتهایی برای رسیدن به گل داشت و آنها را با بیدقتی شیخ دیاباته و فرشید اسماعیلی از دست داد اما به لحاظ تاکتیکی به بنبست رسیده بود. استقلال در سراسر بازی، راه حلهای متنوعی برای عبور از دفاع چند لایه پیکان سراغ نداشت و صرفاً به دنبال آن بود که برای رسیدن به گل از اتفاقات طبیعی بازی مثل ضربات ایستگاهی کمک بگیرد.
در واقع استقلال در سومین بازی فصل مقابل پیکان، پشت حصارهای دفاعی تارتار باقی ماند. این نکتهای است که در آمارهای فردی بازیکنان هم به خوبی نمایان است. مسعود ریگی به عنوان تنها هافبک دفاعی تیم، 107 بار پاس داده. یعنی تقریباً دو برابر سایر هافبکها. بعد از ریگی، سیاوش یزدانی با 91 پاس و مرادمند با 78 پاس، بیشتر از هر بازیکن دیگر استقلال صاحب توپ شدهاند. این یعنی اغلب دقایق مؤثر بازی به پاسکاری میان هافبک دفاعی و دو مدافع میانی گذشته و استقلال در پروسه انتقال توپ، دچار مشکلات جدی بوده. به تعبیری دیگر، در تمام دقایقی که پیکان عقب نشسته بود و در زمین خودی با 9 یا 10 بازیکن دفاع میکرد، مدافعان استقلال و ریگی، گزینههای زیادی برای ارسال پاس نداشتند و کمتر موفق میشدند سه هافبک دیگر یعنی شجاعیان، اسماعیلی و میلیچ را در موقعیتی مناسب، صاحب توپ کنند. این وضعیت هرچه ادامه یافت، استقلالیها را در طراحی حمله سردرگمتر میکرد. هافبکهایی که یارگیری شده بودند، در دسترس نبودند و اگر هم صاحب توپ میشدند، معمولاً گزینهای جز برگرداندن پاس به مدافعان نداشتند. در واقع استقلال در این بازی از ایستایی و کم تحرکی هافبکها و مدافعان کناری بیشترین لطمه را خورد و این مشکلی بود که تا کشیده شدن سوت پایان بازی ادامه داشت.
نتیجه سردرگمی هافبکهای استقلال، همانی بود که دیدیم؛ استقلال که اصرار داشت مهاجمانش را با پاسهای عمقی در موقعیت گل قرار دهد، به جز 2 بار (که هر دو را دیاباته به سادگی از دست داد) هرگز نتوانست از این راهکار برای خلق موقعیت گل استفاده کند و سایر موقعیتهایی هم که ایجاد شد، اغلب روی ارسالهای بلند از ضربات ایستگاهی بود. ماندن در بنبست و فقدان تنوع در فاز هجومی، مسأله قابل تاملی است که حتماً بعد از بازی با پیکان، ذهن فرهاد مجیدی را مشغول کرده است. استقلال در یکی از حساسترین مقاطع لیگ که میتوانست فاصلهاش با پرسپولیس را به 2 امتیاز برساند، فرصت بزرگی را از دست داد. خبر بد برای استقلال آن است که پیکان آخرین تیمی نیست که فقط برای گل نخوردن به زمین میآید و تا پایان لیگ، لااقل نیمی از حریفان استقلال صرفاً با همین هدف و با آرایشی مشابه با تیم مهدی تارتار روبهروی استقلال قرار میگیرند. اگر قرار باشد استقلال همه بازیهای اینچنینی را با تساوی بدون گل به پایان برساند، در بهترین حالت فقط میتواند روی کسب سهمیه آسیایی حساب کند وگرنه با این روند، امکان رسیدن به قهرمانی، محال است. و بالاخره نکته نگران کنندهای که در استقلال دیده شد، ناتوانی مطلق مهاجمان تیم در نبردهای هوایی بود. در بازی با پیکان، دیاباته، مطهری و سبحان خاقانی در هیچ نبرد هوایی موفق نبودند و تنها آرمان رمضانی بود که در حضور کوتاه مدتش در زمین، یک نبرد هوایی را از مدافعان پیکان برد. این آمار در نبردهای هوایی برای تیمی که میخواهد مدعی قهرمانی لیگ باشد، بسیار ناامیدکننده است. این را هم در نظر داشته باشید که فرشید اسماعیلی در این بازی، دو بار با ضربه سر دروازه پیکان را تهدید کرد تا اثبات کند مدافعان حریف در بازی هوایی آنقدر هم بینقص نیستند اما مهاجمان استقلال در تمام 90 دقیقه نتوانستند دروازه حریف را از روی هوا تهدید کنند.