printlogo


کد خبر: 227285تاریخ: 1400/1/17 00:00
با علی قلی‌زاده؛ از کرج تا بلژیک
نقش و نگارهای زیبای یک هنرمند

گزارش
‌ وصال روحانی    
 
یکی از جذابیت‌های بازی دوستانه اخیر تیم‌های ملی فوتبال ایران و سوریه نمایش فنی و زیبای علی قلی‌زاده بود. هافبک – مهاجم 25 ساله‌ای که به لحاظ بدنی بسیار شکننده و غیرقابل اعتماد اما از نقطه نظر فنی و فهم و هوش در سطحی بالا است.
هیچکس نمی‌داند سال‌ها پیش در تیم‌های پایه سایپا در کرج چه گذشت که چنین بازیکن فنی و تیزهوشی اینگونه جلا و صیقل خورد اما این مسأله مشخص است که قلی‌زاده سه سال پیش بار و بنه‌اش را بست تا به بلژیک برود و عضو تیم شود که به سبب داشتن مالکانی ایرانی طی 15 سال اخیر بیش از 10 بازیکن شاخص کشورمان را صید کرده و به نزد خود برده است. شارلروا هرگز یکی از تیم‌های بزرگ لیگ بلژیک تلقی نشده اما به لطف تلاش مؤثر صیدهای ایرانی‌اش هنرنمایی‌هایی مقطعی داشته و هرازچندگاه خبرساز شده و سری – ولو موقتی – بین بزرگان درآورده و حتی تا رده‌های سوم و چهارم جدول بالا ‌آمده است.
 
مردی منحصر به فرد
قلی‌زاده نه ترابیان و امامی‌فر است که سال‌ها پیش دست به کوچی مشابه زدند و نه حتی کاوه رضایی که پس از درخشش در شارلروا عضو تیم بسیار بزرگ‌تر کلاب بروژ شد و سپس از نو پیراهن شارلروا را به تن کرد اما این فوتبالیست 76/1 متری و 72 کیلویی به نوبه خود و به عنوان مردی مستقل و پیشرو طوری در شارلروا نمایش داده که برای احراز و اثبات لیاقتش نیازی به تکیه بر کارنامه اسلاف و یا همدوره‌ای‌های خود نداشته باشد.
مرد چپ پایی که هر یک از مانوورها و پاس‌ها و سانترهای کات‌دار داخل پایش بالقوه یک خطر قابل توجه برای تیم‌های رقیب محسوب می‌شود در اولین فصل حضورش در شارلروا در 23 مسابقه مجموعاً 1280 دقیقه برای این تیم پا به توپ شد و با اینکه فقط یک گل زد اما مسئولان شارلروا را آنقدر دلگرم و راضی کرد که اصلاً به صرافت جواب گفتن او نیفتند. در فصل دوم که با کرونا مسموم و کجدار و مریز و طولانی شد، وی باز در 22 مسابقه (ولی به مدت 1515 دقیقه) برای تیمش به میدان آمد و 3 گل هم به ثمر رساند. امسال هم که قلی‌زاده سومین فصل حضورش را در شارلروا تجربه می‌کند، وی در تمامی 
31 هفته نخست لیگ بلژیک برای تیمش به میدان آمده و در بهترین بیلان کاری‌اش برای این تیم 2538 دقیقه پا به توپ شده و نه تنها 7 گل به ثمر رسانده بلکه شش پاس گل هم صادر کرده است. اینها خبر از پخته‌تر شدن قلی‌زاده و جا افتادن فزاینده وی در مکانیسم کاری شارلروا و به واقع بالا رفتن کارآیی‌های او در فوتبال اروپا می‌دهد که فرهنگ و مؤلفه‌هایی به کلی متفاوت با قواعد و مشخصه‌های لیگ فرسایشی و طاقت‌فرسای ایران دارد و زیبایی‌های تهاجمی‌اش بسیار بیشتر از زمختی‌های تدافعی آن است.
 
چه زیباتر می‌شود اگر...
اینکه چه بر سر شارلروا در پایان فصلی می‌آید که تا پیش از بازی‌های یکشنبه شب لیگ بلژیک با 41 امتیاز تنها در رده یازدهم جدول آن قرار داشت، شاید در قیاس با سرنوشت تیم ملی ایران در مرحله دوم مقدماتی جام جهانی 2022 در قاره آسیا لااقل برای ما ایرانی‌ها اهمیت بسیار کمتری داشته باشد و همین جای قضیه و همین نکته و قیاس است که امیدهایی را برای یوزها به وجود می‌آورد.
در مسابقه 10 فروردین ماه مقابل سوریه که اکثر بازیکنان ایرانی به رغم برد 0-3 تیم‌شان معمولی و متوسط ظاهر شدند، قلی‌زاده از معدود نفراتی بود که نمره قبولی گرفت و با بازیسازی‌ها و خلق موقعیت‌هایش چندین بار جرقه زد و این امید را ایجاد کرد خردادماه که تیم ملی ایران در منامه بحرین هر سه روز یک بار بازی دارد و با کامبوج، هنگ‌کنگ، بحرین و عراق مسابقه می‌دهد ایران را از تنگنایی که «AFC» با بی‌مهرهای همیشگی‌اش برای فوتبال ایران به وجود آورده، عبور دهد و به ساحل نجات برساند. البته برای ایرانی‌ها مهم است که قلی‌زاده یکشنبه شب (15 فروردین) در دیدار شارلروا با موسکرون چه کرد اما به غایت مهم‌تر از آن نقش و نگاری است که او و یارانش خردادماه در خاک بحرین برای فوتبال ملی ایران ترسیم خواهند کرد. اگر این نقش و نگار مثبت و زیبا باشد، یوزها به مرحله سوم (و نهایی) انتخابی آسیا راه می‌یابند و به «قطر 2022» نزدیک‌تر خواهند شد و این البته آرزویی است که هر فوتبالدوست ایرانی و هر ورزش‌پیشه کشورمان دارد و چه زیباتر می‌شود اگر این دستاورد با قابلیت‌های فنی لژیونرهایی هنرمند مثل قلی‌زاده و البته آزمون، انصاری‌فرد و قدوس و یا مردان و جوانان امیدساز مقیم وطن مانند شهباززاده و قایدی شکل گیرد.
 
ایرانی‌های همیشه «ویژه»
قلی‌زاده در ایام طولانی زمامداری کارلوس کی‌روش در تیم ملی ایران هم مورد توجه هرازچندگاه وی قرار گرفت اما این مربی سختگیر پرتغالی هرگز وی را با همان چشم پر از تحسینی نگاه نکرد که پیوسته شامل حال آزمون و حتی انصاری‌فرد می‌کرد و بدیهی بود که او را در حد طارمی هم نداند که اینک به وضوح بهترین لژیونر ایرانی است و در دو سال آخر حضور کی‌روش در تیم ملی ایران هم دائماً توسط این مربی موزامبیکی‌الاصل مورد استفاده قرار می‌گرفت اما مارک ویلموتس در دوره کوتاه و اسفبار حضورش در ایران و دراگان اسکوچیچ در یک سال و اندی که از سرمربیگری‌اش در تیم ملی ایران می‌گذرد بهای بسیار بیشتری به قلی‌زاده داده و بال‌های پرواز او را قوی‌تر ساخته‌اند. اینها مواردی است که امیدها را برای نتیجه‌گیری ایران در منامه بیشتر می‌کند و با اینکه هیچ پیش‌بینی قطعی‌ای در مورد نتایج تیم ملی ایران در بحرین نمی‌توان داشت اما می‌توان با اطمینان گفت که تا زمان حضور جوانان بالنده‌ای مثل قلی‌زاده در اردوی یوزها نباید ناامید شد و همیشه یک یا چند ایرانی «ویژه» هستند تا سرنوشت را به سود ما سازند.
بخصوص قلی‌زاده که اولین بازی ملی‌اش را در سال 2018 مقابل ازبکستان انجام داد و چون در 9 مسابقه ملی‌اش هیچ گلی نزده، به شدت مصمم است که در منامه جبران مافات کند و کارنامه ملی‌اش را پربارتر سازد.

Page Generated in 0.0051 sec