وصال روحانی
در روزهای سخت لیگ بیستم نیروهایی که تیم فوتبال استقلال برای نجات خود به آنها تکیه میکند، مردانی نیستند که به تنهایی سرنوشتساز باشند. در دیدار بیثمر اخیر با پیکان، آبیها از متین کریمزاده هافبک فصل پیش پارس جنوبی جم در نیمه اول استفاده کردند و چون جواب نداد او را در شروع نیمه دوم از زمین بیرون کشیدند و مهدی قایدی را جانشین او کردند. در 25 دقیقه آخر مسابقه هم که استقلال به شدت در پی گلزنی و کسب هر 3 امتیاز بود. سبحان خاقانی را به جای ارسلان مطهری راهی زمین کرد ولی از او هم آبی گرم نشد و بازی صفر – صفر به اتمام رسید. خاقانی در نیمفصل اول هم چندین بار در ترکیب استقلال مورد استفاده قرار گرفته بود و با اینکه تجربهاش اندک و فردی ارتقا یافته از تیم امیدهای باشگاه به تیم بزرگسالان است اما درخشیده و گلزنی هم کرده بود. اتفاقی که در دیدار جدید با تیم مهدی تارتار تکرار نشد. با این اوصاف استقلال در شرایطی به دنبال منجیهای خود و حلال مشکلات فنیاش میگردد که برخی نفرات انتخابیاش در اندازههای این مهم نیستند و توان گشودن گرهها را ندارند.استقلال در واپسین دقایق بازی نافرجام با پیکان به آرمان رمضانی هم رو آورد و او را جانشین شیخ دیاباته کرد اما مهاجم پیشین سایپا همانی است که بر سر نخواستناش دعوا است و در نیمفصل اول هم در پرسپولیس آنقدر ضعیف ظاهر شد که خیلیها او را جدیترین کاندیدای تصاحب عنوان ضعیفترین مهاجم تاریخ این باشگاه معرفی کرده و گفتهاند که رقابت در این زمینه با رمضانی و در آوردن این لقب از دست او کار بسیار سختی است و از عهده هر کسی برنمیآید!!
هیچکس نمیداند مربیان آبی چه کاری با مطهری، دیاباته و قایدی کردهاند که هر سه نفرشان در دیدار با پیکان بسیار ضعیف کار کردند یا تعویض شدند یا فقط از شروع نیمه دوم به میدان آمدند اما این مسأله مشخص است که افراد صاحب مأموریت نجات یک تیم ابتدا باید در اندازههای این کار باشند و چنین تعریفی برای کریمزاده، خاقانی و رمضانی صدق نمیکند. کریمزاده فصل پیش در 22 بازی خود برای پارس جنوبی فقط یک گل زد و با اینکه در دوندگی و پرسینگ حریف و کارهای نفوذی ناکام نبود اما این تلاش به حدی نرسید که مانع سقوط پارس جنوبی به دستهای پایینتر شود. در مورد خاقانی و رمضانی هم گفتنیها را گفتیم و سایر تعویضیهای استقلال هم نه زمان لازم را برای تغییر وضعیت داشتند و نه مهارت و نبوغی را که برای این امر مورد نیاز است و در این ارتباط باید نام آرش رضاوند و احمد موسوی را هم آورد که فقط در چهار پنج دقیقه آخر به میدان آمدند و به ترتیب به جای داریوش شجاعیان و وریا غفوری بازی کردند. باید از مربیان استقلال پرسید چگونه از این بازیگران فاقد قوه انفجاری و تکنیک والا انتظار دارند که در همان زمان اندک چارهساز باشند و این سؤال را هم مطرح کرد که چرا از شجاعیانی بهره طولانیمدت میگیرند که پس از دو فقره مصدومیت بسیار زمانبر رباط صلیبی و چاق شدن محسوساش هرگز کارایی پنج شش سال پیش را که در گسترش فولاد تبریز میدرخشید، از خود بروز نداده است. باید این نکته را هم عنوان کرد که مربیان فعلی استقلال مثل گروه قبلی (محمود فکری و دستیارانش) هنوز به نتیجهای قطعی برای تعیین ترکیب دفاع وسط این تیم نرسیدهاند و با اینکه گل نخوردن در سه بازی متوالی اخیر این تیم در لیگ ظاهراً نشانگر توفیق آنها در رتق و فتق امور دفاعی تیمشان است اما اطمینانی در دست نیست که زوج مرکزی تدافعی مرادمند و یزدانی در درازمدت هم نتیجه قبولی بگیرند و به گونهای باشند که مجیدی و دستیارانش همچنان به محمد دانشگر پرحاشیه و مغضوب، احساس بینیازی کنند.
آنچه قطعی مینماید، دل بستن استقلال بر مردان و روشهایی است که حتی اگر کارآمد باشند برای روزهای سخت و سرنوشتساز لیگ مناسب و کافی نیستند. آبیپوشان پس از کسب سه برد متوالی در شروع مقطع سوم سرمربیگری مجیدی این باور کاذب را ایجاد کرده بودند که با تفوق بر مشکلات فنی آشکار زمان زمامداری فکری در راه اوجگیری مجدد هستند اما تساوی با پیکان نشان داد استقلال همانی است که بود و همان ایرادات فنی و تاکتیکی را دارد و هنوز طرحهای پیشرفته و مؤثری برای زمان تهاجم به اردوی رقبا را ندارد و دل به هنرهای فردی مثلث قایدی، دیاباته و مطهری بسته است و در روزهایی که آنها هم به دلایلی آرام و کمثمر باشند، به جانشینانی روی میآورد که هر چیزی را دارند الا قوه نجاتگری و انجام کارهای بزرگ.
با چنین پیشزمینهای استقلال به زودی در عربستان در فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا هم زورآزمایی خواهد کرد اما مشکلات فنی مورد اشاره فقط بخشی از مسائل بازدارنده برای این تیم است و آبیها باید مشکل بازی در نیمه شب را هم که ساعت و زمان انتخابی «AFC» برای انجام دیدارهای آنان است، برطرف کنند و در محیطی بازی کنند که اگر هم به طور صددرصد به سود رقبای عربیشان نباشد قطعاً به نفع آنها هم نخواهد بود. البته فرمولهای کسب موفقیت در آسیا به کلی متفاوت با روشهای نتیجهگیری در لیگ داخلی است اما تا زمانی که استقلال ارتقای تاکتیکی چشمگیری نداشته باشد و فیکسهایش ندرخشند و ذخیرههایش پرهنرتر از آنی نباشند که دیدهایم و وصف آنها را آوردیم. شاید حضور استقلال در پیکارهای قارهای امسال چندان طولانیتر از حضور سال قبلشان نباشد و فقط افسوسی تازه و بزرگ را بر جای بگذارد.