printlogo


کد خبر: 227100تاریخ: 1400/1/14 00:00
افتاده دور از اصلِ خویش
به سال «صفر» می‌رسیم!

میعاد نیک
 
 سومین تجربه سرمربیگری ملی دراگان اسکوچیچ اگر چه با کسب سومین پیروزی متوالی و حفظ رکورد 100 درصد بُرد تیم ملی با مرد کروات همراه بود اما سال 1400 دقیقاً همان سال حساسی ا‌ست که آمار و ارقام به‌ظاهر مثبت نمی‌توانند در مسیر غلبه بر بحرین و عراق، منجی یوزهای ایرانی شوند. تیمِ اسکوچیچ در سومین نمایش دوستانه‌اش همانقدر متزلزل و بی‌برنامه نشان داد که مقابل تیم‌های ازبکستان و حتی بوسنی‌وهرزگوین تکرار کرده بود. برتری 3 بر صفر ملی‌پوشان فوتبال ایران مقابل تیم ملی سوریه مانند پیروزی‌های پیشین نتوانست به سنگ محک مناسبی برای سنجیدن عیار تاکتیکی تیم دراگان بدل شود تا یوزها بدون حتی یک آزمون جدی و اصولی، خود را برای جهنم منامه و تقابل با 2 رقیب اصلی‌شان آماده کنند.
سرمربی تیم ملی که با گذشت بیش از یک‌سال از عقد قرارداد با فدراسیون فوتبال هنوز هم نتوانسته تمام سرمایه‌های فوتبال کشور را حتی طی یک اردو در اختیار داشته باشد، باز هم تغییر تاکتیک و برنامه داد تا این سومین باری باشد که ملی‌پوشان با سیستمی جدید وارد میدان می‌شوند؛ با این تفاوت که در بازی مقابل سوریه از بازی‌های قبلی هم بی‌برنامه‌تر و بی‌سروشکل‌تر بودیم. اگر خلاقیت فردی و گلِ اروپایی کریم انصاری‌فرد در دقایق پایانی مسابقه را فاکتور بگیریم، تیم دراگان اسکوچیچ در سومین نمایش‌اش حتی در خانه و حتی در برابر سوریه‌ای که امیدهایش را روانه میدان کرده بود، چیزی جز سانتر از جناحین و چشم‌دوزی به ضدحملات را در چنته نداشت. 2 گلی که توسط محمدحسین کنعانی‌زادگان و سردار آزمون وارد دروازه شاگردان نبیل معلول شد، تماماً برخاسته از اتفاقات و حتی خارج از جریان تاکتیکی مسابقه بود. یک ضربه‌ سر توسط مدافع پیش‌تاخته تیم ملی ایران در نخستین دقایق که با جایگیری اشتباه مدافع سوری به شوک ابتدایی بازی تبدیل شد و یک ارسال بلند از سوی علی‌رضا بیرانوند برای استفاده حداکثری از ضدحمله، به گل‌زنی سردار آزمون انجامید تا تیم ملی از اصلِ خود که برتری مطلق در مقابل تیم‌های درجه 2 آسیایی بود هم دور بیفتد.
اگر فلسفه بازی‌های تدارکاتی پرداختن به آزمون و خطاست، چگونه ممکن است که دراگان اسکوچیچ بدون اخذ امتحانی سخت از تمام ستاره‌های فوتبال ایران، بتواند در مسابقات پیش‌رو موفق عمل کند؟ تیمی مملو از ستاره که هرکدام‌شان در لیگ‌های اروپایی و آسیایی به درخشش مشغول‌اند، مگر چیزی برای رسیدن به حداقل خواسته‌هایش کم دارد که برخی از گوشه‌وکنار مدعی افزایش فشار انتقادات بر کادرفنی تیم ملی می‌شوند؟ این مجموعه یکدست و این ستاره‌های درخشان، میراث تیمی است که با کارلوس کی‌روش به یک‌قدمی پیروزی مقابل قهرمان جام ملت‌های اروپا و صعود از گروه مرگ جام جهانی رسید؛ صعود به جام جهانی که اصلاً نباید موضوع خاصی باشد! از تیمی که در مرحله مقدماتی جام جهانی 2018 خیال‌اش از صعود مقتدرانه راحت شده بود و پس از مشخص شدن قرعه‌های جام جهانی به صعود از گروه اسپانیا، پرتغال و مراکش فکر می‌کرد، رسیده‌ایم به تیمی که برای پیروزی مقابل بحرین و عراق ماتم گرفته و البته مقابل سوریه هم حرفی برای گفتن ندارد. در باد این بُردهای سوری خوابیدن کاری ا‌ست بس غلط، تیم اسکوچیچ در این 3 بازی نشان داده که سرتاپا ایراد است و با یک موتورِ زنگ‌زده حتی اگر در اتاق مرسدس‌بنز هم نشسته باشی، به مقصد نخواهی رسید. مدیحه‌سُرایی و پروپاگاندای رسانه‌ای برای صعود اصلاً کارایی ندارد، بهتر است انتظارات را بالاتر ببریم تا مبادا به خیال خام کسی خطور کند که این تیم، کامل نیست.

Page Generated in 0.0046 sec