printlogo


کد خبر: 226568تاریخ: 1399/12/27 00:00
طنزیم
عذاب روز آخر

هومن جعفری

رسیده‌ایم به آخرین روزهای سال و طبق معمول طنز نوشتن خسته کننده‌تر می‌شود. شماره‌های آخر سال که می‌رسد، نوشتن شکنجه‌آور است. نه به این خاطر که سوژه نداریم. زیاد است. نه! مشکل از این است که به بحران پوچی می‌رسی. مثلاً همین برگشت خوردن پول بودوروف در استقلال! انتقال پول از حساب استقلال به حساب طلبکار خارجی در سال‌های اخیر، شکنجه‌ای است که هر سال به یک شکل جدید تکرار می‌شود. تکرار و تکرار و تکرار! یک بار سر پول استرا! یک بار سر پول شفر! یک بار بر سر آن مهاجم صربستانی که دیگر اسمش هم یادمان نمی‌آید! الان سر بودوروف! احتمالاً چند وقت دیگر دوباره استرا! میلیچ هم در صف! شیخ هم همچنین!
در روزهای عادی سال، اصلاً برایت مهم نیست! می‌گویی همین است دیگر! ولی آخر سال دیگر زورت نمی‌رسد! جان نداری! جان تحمل کردن نداری! جان کنار آمدن نداری! هرچه جان داشته‌ای در اسفند خرج کرده‌ای! 
عین این بازی‌های کامپیوتری می‌ماند. رسیده‌ای به مرحله‌ای، فشنگ نداری، تفنگ نداری، جان اضافه نداری، زورت نمی‌رسد، انرژی نداری، از در و دیوار هم غول می‌ریزد! مدام می‌بازی! بازی از نو لود می‌شود. دوباره می‌روی در همان مرحله! دوباره همان غول‌ها، دوباره همان کم فشنگی، دوباره همان تفنگ خراب، دوباره همان غول‌ها و دوباره باختن!
اسفند پر است از این باختن‌ها و نرسیدن‌ها و زمین خوردن‌ها. به همین خاطر می‌گویم نوشتن در روزهای آخر سال عذاب پایان ناپذیری است.
 

Page Generated in 0.0062 sec