میعاد نیک
بیتردید یکی از مهمترین اتفاقات چند روز اخیر فوتبال ایران، موضوع پیوستن مهاجم مازاد تیم پرسپولیس به رقیب سنتی سرخها یعنی استقلال بود. خبر تولد یک یاغی جدید در لیگ برتر همیشه شوکهکننده و البته جذاب بوده اما ماجرای آرمان رمضانی بیشتر از اینکه نوید جنجال و حاشیه را بدهد، عجیب و البته تنشزا جلوه میکند. مهاجم مازاد تیم یحیی گلمحمدی که طی مدت کوتاه حضورش در تیم پرسپولیس هرگز نمایشی در حدواندازههای پیراهن سرخ از خود نشان نداد و زیر بار فشار انتقادات هم دفاعی از خود نداشت، با یک چرخش عجیب و البته مورد بحث راهی اردوگاه رقیب شد تا جدیدترین یاغی فوتبال تهران در نیمفصل دوم خودش را برای انتقام در لباس آبی آماده کند. شاید اگر آرمان رمضانی در تیم پرسپولیس شرایط متوسطی داشت و لااقل به تعداد انگشتان یک دست از خود خاطره خوش و عملکرد مثبت برجای گذاشته بود، آن معنا و مفهوم یاغیگری باز هم تداعی میشد اما پیوستن مهاجمی که طی 10 سال اخیر تنها توانسته 29 بار دروازه رقبا را باز کند، ذهنمان را پیش از توجیه این انتقال با مسائل فنی به قدرت ایجنتهای غیررسمی میکشاند. بر کسی پوشیده نیست که مهاجمی با این آمار حتی در حد حضور در تیمهای لیگ برتری متوسط هم نیست و اصلاً پوشیدن پیراهن یکی از دو تیم بزرگ پایتخت برای تناش بسیار گشاد است اما وقتی پای مسائل مالی در میان باشد و نفوذ دلالها در پیکره باشگاه بالا برود، چنین رخدادی بعید هم نیست.
گفته میشد که آرمان رمضانی پیش از این هم در لیست فرهاد مجیدی برای حضور در استقلال بوده اما خروج فرهاد از نیمکت آبی، او را به دیگر تیم تهرانی رسانده. حالا فرهاد مجیدی در راه رسیدن به قهرمانی لیگ برتر، جام حذفی و درخشش در لیگ قهرمانان آسیا باید دلایل این خرید جنجالیاش را مشخص کند. مجیدی برای احیای آرمان به چیزی بالاتر از گلزنی نیاز دارد؛ به تقویت روحی – روانی یاغی بلندقامت جدید فوتبال ایران.