printlogo


کد خبر: 226465تاریخ: 1399/12/26 00:00
رایان تفضلی همچنان خبرساز است اما...
آرزوهای به‌بار ننشسته

سوژه
‌ وصال روحانی   
 
رایان تفضلی غول ایرانی تیم فوتبال وایکام واندررز انگلیس همچنان خبرسازی می‌کند، اما او را می‌توان در 30سالگی نمادی آشکار و مسلم از آرزوهای به‌بار ننشسته توصیف کرد. پنج سال پیش که استعدادهای وی برای اولین‌بار توسط کارلوس کی‌روش مشاهده شد، این شایعه زبان به زبان گشت که وی تبدیل به یکی دیگر از قطعات زنجیره لژیونرهای پرشماری خواهد شد که کی‌روش به تیم ملی ایران فراخوانده و گفته می‌شد این مدافع وسط 96/1‌متری به حریفی پایاپای برای امثال مرتضی پورعلی‌گنجی، سیدمجید حسینی، پژمان منتظری و سایر مدافعان وسط تیم ملی بدل خواهد گشت.
پنج سال بعد و در طلیعه سال 1400 نه‌تنها وی ملی‌پوش نشده بلکه احساس می‌کند زمان برای تحقق خواسته‌هایش پیوسته تنگ و تنگ‌تر و عرصه برای اوجگیری‌اش در سطح ملی کوچک و کوچک‌تر شده است. بدتر از همه اینکه تلاش‌های امسال او در تیم وایکام نیز به‌رغم برخی امتیازات و دستاوردهای فردی بهره‌ای برای این تیم حاضر در لیگ دسته اول انگلیس که چند سالی است آن را «چمپیونشیپ» می‌نامند، نداشت و این تیم از 36 بازی خود فقط 26 امتیاز اندوخته و در قعر جدول دست و پا می‌زند و در فاصله 10 هفته تا پایان مسابقات فقط رویدادهای معجزه‌مانند این تیم را در این لیگ ماندنی خواهد کرد. تفضلی در 15 بازی خود برای وایکام و طی 1271 دقیقه پا به‌توپ شدن بیشتر از دو گل به ثمر نرسانده، اما وظیفه نخست یک مدافع وسط طبعاً هرگز گلزنی نیست و حفظ قوام دفاعی تیم مسئولیت بس بزرگتری است ولی در این زمینه هم تفضلی و یارانش کارنامه قابل دفاعی را برجای نگذاشته‌اند و اگر جز این بود وایکام اینک در هراس سقوط مجدد به دسته‌ای پایین‌تر شب‌ها را به صبح نمی‌رساند.
 
عوارض همسو نبودن
دوگل تفضلی در فصل جاری لیگ چمپیونشیپ انگلیس مقابل تیم‌های کاردیف‌سیتی و پرستون به‌ثمر رسید ولی خود او نیز معترف است که سال بسیار تلخ و سختی برای وایکام سپری شده که تنها دلیل آن بسط کرونا و تبعات حزن‌انگیز آن نبوده و وایکام که همیشه یک تیم دسته دومی و سومی شناخته و با چنین درجاتی ارزیابی و نگریسته شده و در میدانی عریض‌تر از ذات استعدادهایش نتوانسته است گلیمش را از آب بیرون بکشد و نزول چشمگیرش تا ته جدول فقط محصول ضعف‌هایی است که داشته و دارد و نتیجه همسو نبودن با سطح مسابقات است که در آن شرکت کرده است. اینکه تفضلی و یارانش تا چه حد می‌توانند بر ریشه‌های ضعیف و پایه‌های مخدوش خود فائق آیند و به سطحی برسند که برای درخشش کافی است، مسأله‌ای است که فقط گذشت زمان جوابش را می‌دهد، اما بد نیست متذکر شویم سطح بازی‌ها در لیگ چنپیونشیپ به‌قدری بالاست که فرق چندانی را نمی‌توان بین این لیگ و لیگ برتر انگلیس قائل شد و خیلی‌ها می‌گویند لیگ چمپیونشیب و لیگ دسته اول (دسته دوم سابق) انگلیس سخت‌تر از لیگ برتر هستند و پیروز شدن در این لیگ‌ها مهارت، کارآیی و ممارست فزون‌تری را می‌طلبد و به‌واقع نیازها، ملزومات و نقاط قوت این لیگ‌ها از لیگ برتر هم بیشتر است.
 
از ساوت‌همپتون تا هال‌سیتی
رایان تفضلی که نام کوچک ایرانی‌اش را سیروس گذاشته‌اند و به‌واقع دو ملیتی به حساب می‌آید، متولد 28 سپتامبر 1991 در شهر ساتون انگلیس است و اولین تیمی که در سطح جوانان در آن عضویت یافت، تیم جوانان ساوت‌همپتون بود و چه چیزی جالب‌تر از اینکه در چنان تیم جوان و آینده‌داری پست دفاع چپ هم در اختیار لوک شاو بود که طی چهار سال اخیر انتخاب اول و نفر نخست منچستریونایتد برای این پست بوده و بارها در این تیم خوش درخشیده و گلزنی هم کرده و جدیدترین گلزنی او در دربی اخیر شهر منچستر و مقابل «من‌سیتی» بوده است.
تفضلی در گام‌های بعدی عضو تیم‌های سالیسبوری، منسفیلد و پیتربورو هم شد و اینها جملگی تیم‌های لیگ دسته دوم یا سوم انگلیس بوده‌اند و به تبع آن چیز خاصی را به‌لحاظ افتخار و تعداد پیروزی‌ها نصیب تفضلی نکردند ولی او توانست در این تیم‌ها به درجات بالاتری از تبحر و مهارت و تجربه برسد. کوچ به هال‌سیتی دیگر تیم حاضر در لیگ دسته اول انگلیس مراحل و مراتب این رشد را کامل کرد و او برای این تیم 15 بازی انجام داد و دو گل زد و دستاورد مهم‌تر آن رسیدن به سطوحی ارشد‌تر در پست مدافع وسط و کامل‌تر شدن نحوه کار و کلاس بازی او بود و چنین فرآیندی پس از الحاق او به وایکام با ‌وجود اعتبار بسیار کمتر این تیم در قیاس با هال‌سیتی کامل‌تر شده و او حالا بازیکنی است که از تنگناها و باریکه‌های بسیاری عبور کرده و مدافع بلندقامت و پخته‌ای است که شاید بیشتر از پنج سال پیش هم که کی‌روش او را دید و زیرنظر گرفت و هوای فراخوانی‌اش را به جمع یوزها در سر داشت به‌کار آنان بیاید.
 
آینده‌ای نامعلوم
با این حال مشکل تفضلی این است که او حالا در دوره‌ای از حیات تیم ملی به‌سر می‌برد که سرمربی وقت آن (دراگان اسکوچیچ) آنقدرها هم در پی کشف دو‌رگه‌های بااستعداد جدید نیست و به همان لژیونرهایی اکتفا می‌کند که سرمربی پرتغالی سابق تیم ملی کشف کرد و یا حضورشان را که قبلاً هم محقق و رؤیت شده بود، پاس داشت و با ملی‌پوش کردن مکرر آنان پاداش‌شان را می‌داد.
این قسمتی از قضیه است که تفضلی هیچ کنترلی بر آن ندارد و فقط خدا می‌داند اتفاقات و مربیان بعدی تیم ملی با او و امثال وی چه خواهند کرد. 

Page Generated in 0.0066 sec