میعاد نیک
سرخپوشان تبریزی در جدیدترین ماجراجویی خود دست بر یک گزینه آذریزبان و البته امتحان پسداده گذاشتهاند تا پس از علیرضا منصوریان و مسعود شجاعی، این رسول خطیبی باشد که پشت فرمان تراکتور مینشیند. قانون خلقالساعه منع جذب بازیکنان و مربیان خارجی در لیگ بیستم باعث آن شده که هم فوتبال کشور محدود به چند سرمربی نهچندان موفق شود و هم کیفیت تیمها نازل.
رسول خطیبی پس از نیمفصل تقریباً موفق در تیم آلومینیوم که با پیروزی مقابل همین تراکتور و پرسپولیس هم همراه بود، بلافاصله پس از مواجهه با پیشنهاد قطب سرخ تبریز که احتمالاً اغواگرایانه هم بوده؛ بسیار راحت با تیم اراکی فسخ کرد تا مسئولین هدایت کاپیتانهای تیم ملی را برعهده بگیرد. با نگاه به کارنامه چند سال اخیر تیم تراکتور و پس از اعطای مالکیت این باشگاه به محمدرضا زنوزی، بهسادگی متوجه میشویم که مشکل اصلی تراکتوریها به کادرفنی مربوط نیست و مهمترین دلیل عدم موفقیت پرشورها به بیثباتی مدیریتی و نگرش فردی در ساختار اجرایی این باشگاه بازمیگردد.
رعایت آداب بدوی عقد، فسخ و یا اقاله قراردادهای رسمی از پیششرطهای حضور در یک فضای حرفهای است که متأسفانه مدتهاست در فوتبال ما رعایت نمیشود. مشخص نیست در توافقهای دوطرفه بین اعضای کادرفنی و باشگاه چه بندهایی گنجانده میشوند که در اواسط فصل جای کارفرما و پرسنل ۱۸۰ درجه تغییر کرده و به یکباره سرمربی میتواند اختیاراتی بیشتر از سایر اعضای هیأتمدیره هم داشته باشد. ادامه این روند در لیگ برتر و تسری بیشتر چنین ویروس کشندهای کار را بهجایی رسانده که دیگر هیچ قول و قراری اهمیت نداشته باشد و ارزش یک تکه دستمال کاغذی هم از برگه رسمی قرارداد مربی و باشگاه باارزشتر بهنظر برسد.
با توجه به مهرههای گرانقیمت و باتجربه تیم تراکتور در لیگ بیستم و البته دست باز کادرفنی در ریختوپاش، شاید هر سرمربی جوانی در سودای رسیدن به سکان هدایت سرخها از هیچ تلاشی فروگذار نکند اما سرمربیان تیم تراکتور تنها چند هفته پس از حضور در تبریز با این واقعیت کنار میآیند که حتی مدیریت باشگاهها به شیوه دولتی هم بهتر از چنین خصوصیسازی الکنی است. باشگاه تراکتور اگر موفقیتهایش به عناوین قهرمانی در جام حذفی منتهی شده و اگر نمیتواند مقابل رقبای بزرگ خود عرض اندام کند، دلیل آن را نباید در کنار خط طولی زمین بلکه باید در اتاقهای تودرتوی ریاست جستوجو کند. نمایشهای ضعیف سرخپوشان طی نیمفصل اول و حواشی بیحدوحصر اردوگاه تراکتور باعث آن شده که تیتیها کاملاً علنی و شفاف به مالک باشگاه خود خرده بگیرند و برکناری او را خواستار شوند.
با اینکه تراکتور توانست مقابل نساجی بحرانزده به پیروزی برسد اما انفعال مدیریتی در پلتفرم اداری باشگاه تبریزی چیزی نیست که با من بمیرم و تو بمیری مرتفع گردد. رسول خطیبی که هیچ، بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال جهان هم با این سبک مدیریت به موفقیت در تبریز نخواهند رسید و رسولپاشا هم جدیدترین قربانی رؤیاهای مدیران تراکتور خواهد بود.