ممنوعیت استخدام مربی خارجی در فوتبال ایران، تاثیرگذارترین مسأله در لیگ برتر جاری است. این ممنوعیت، فرصتهایی را برای مربیانی از نسل جدید پدید آورده که بحثبرانگیز است و آنها را به چالش میکشد.
درباره این چالش بیشتر مباحثی وجود داشت که فدراسیون فوتبال را نیز وارد بحث میکرد. پارهای از آنها را بخوانیم:
از روزگاری که دتمار کرامر در ایران کلاس مربیگری برگزار کرد تا روزهایی که رئیس کمیته آموزش دیگر نیازی به برگزاری کلاسها با حضور مدرسین امروز جهان نمیبیند، ۵ دهه گذشته است.
هنوز بزرگترین مربیان تاریخ فوتبال ایران، چهرههایی همچون حشمت مهاجرانی و دیگران، خود را تحت تأثیر دتمار کرامر میدانند اما میرشاد ماجدی بعد از ۵ دهه میگوید همین که مربیان تحت تأثیر اردشیر پورنعمت باشند، کافی است.
دتمار کرامر دو بار با بایرن مونیخ قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد و در تدریس مربیگری از چهرههای سرآمد فوتبال است، نظیر او امروز در فوتبال جهان پرشمارند که میتوانند بهترین دورههای مربیگری را در ایران برگزار کنند. برای فدراسیونی که میلیونها دلار پای قرارداد مارک ویلموتس میریزد، بیشک نمیتواند دشوار باشد که چند ده هزار دلار خرج یک دوره مربیگری کند.
چه بسا مربیان حاضر باشند بخشی از هزینه چنین کلاسهایی را پرداخت کنند.
در همین وبینار آرسن ونگر اتفاقات خوشایندی رخ نداد.
بازتاب کلاس برای مربیان امیدوارکننده نبود و در آن فرصت کوتاه و آنلاین نمیتوانست اتفاق چندان بهتری رخ دهد.
البته قابل درک است که در وضعیت شیوع کرونا، برگزاری چنین برنامههایی دشوار است اما فارغ از این، کمیته آموزش فدراسیون فوتبال هرگز آموزش مربیان را یک مسئولیت حرفهای و اثرگذار در فوتبال حرفهای ایران نمیداند و اغلب چهرههای شاخص مربیگری را رها میکنند و آنها که به فرصتهای ممتاز مربیگری میرسند نیز دیگر وابستگی به سیستم آموزشی فدراسیون ندارند.
فوتبال ایران با ادامه ممنوعیت استخدام مربی خارجی بیشتر دچار دردسر فنی خواهد شد. آثار این ممنوعیت را بیشتر خواهیم دید و سرانجام احتمالاً این ممنوعیت همیشگی نیست اما این فرصت انگار برای مربیان هشداردهنده نیست، چون این حرفها در فوتبال ایران باور نمیشود.