علی مغانی
استقلال این روزها از همیشه سردرگمتر است. از مدیرعامل و هیأت مدیره تا کادرفنی و بازیکنان، همگی در بلاتکلیفی غیرقابل توصیفی گرفتار شدهاند و هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.
در روزهایی که استقلال بیش از هر چیز به آرامش نیاز دارد، راه حلهای کودکانهای نظیر تمرین مخفیانه و تغییر ناگهانی زمین تمرین، فایدهای نخواهد داشت. مسأله اصلی، «اقتدار گمشده»ای است که نه در سطح مدیران دیده میشود و نه در میان اعضای کادر فنی. دیروز برای چندمین روز پیاپی، چند مهره کلیدی در تمرین گروهی غایب بودند. فعلاً دلیل غیبت رشید مظاهری، مهدی قایدی، سیاوش یزدانی و عارف غلامی سرماخوردگی و آسیبدیدگی اعلام میشود اما کیست که نداند مشکل فقط سرماخوردگی نیست و استقلال در آستانه نقل و انتقالات زمستانی، در موقعیت خطرناکی قرار گرفته. تمام دستاورد استقلال در آغاز لیگ بیستم این بود که به جز علی کریمی و روزبه چشمی، مهره تأثیرگذار دیگری از دست نداد و توانست اسکلت اصلی خود را حفظ کند. حالا اگر قرار باشد در میانه راه، مهرههای کلیدی از دست بروند، تنها دستاورد مدیریتی فصل گذشته آبیها به طور کلی نابود خواهد شد.
از منظری دیگر با این دودستگی و نارضایتی که در اردوی استقلال رخنه کرده، برخی معتقدند محمود فکری اگر میخواهد همچنان بر تیم مسلط باشد، چارهای جز کنار گذاشتن چند بازیکن شاکی ندارد اما در موقعیت امروز فکری، عملاً او توان انجام چنین اقدام پرریسکی را نخواهد داشت چرا که تصمیمهای پرمخاطرهای مثل کنار گذاشتن بازیکنان محبوب، نیاز به پشتوانه حمایت معنوی هواداران دارد و این فاکتور تعیینکنندهای است که در شرایط فعلی، مربی استقلال فاقد آن است.
در این موقعیت بغرنج و پیچیده، فکری اگر قرار است همچنان سرمربی استقلال باشد، به تنهایی قادر نیست معادلات چند مجهولی موجود را حل کند. اینجا همان جایی است که مدیران منفعل استقلال باید وارد عمل شوند. مدیرانی که در اوضاع آرام، در مسابقه گفت و گو با رسانهها مدام از یکدیگر سبقت میگیرند اما در مواقع بحرانی، سکوت را از هر چیز دیگری بیشتر دوست دارند. استقلال در حالی به نیمفصل دوم لیگ قدم میگذارد که مدیران این تیم هنوز هیچ موضع قاطعی در حمایت از کادر فنی نگرفتهاند و مشخص نیست آیا واقعاً قصد دارند فصل را با محمود فکری ادامه دهند یا اینکه به گزینههای دیگری نظر دارند؟
از منظر هواداران هر روزی که میگذرد، نگرانیها بیشتر و بیشتر میشود. حواشی تمام نشدنی استقلال با گفت و گوی محمود فکری با چند هوادار به پایان نمیرسد. همانطور که توصیههای غیرفنی و کودکانه هواداری که به مربی استقلال سفارش میکند «فلانی و فلانی را کنار بگذار، ما از تو حمایت میکنیم» گرهگشا نیست. اعتماد به نفس مجموعه تیم از دست رفته و ترمیم آن، صرفاً با «گفت و گو درمانی» میسر نیست.