مازیار گیلگان
تراکتور شبیه یک تیم متوسط در میانه جدول هزینه تیمداری نکرده است اما نتایجش مثل تیمی متوسط است که میخواهد در میانه جدول جایی پیدا کند و چه بسا در همین کار نیز در آینده ناموفق باشد.
در تراکتور چه میگذرد که طرق هزینه کردنش با نتایج همخوان و سازگار نیست؟ بیشک پیش از هر چیز کیفیت فنی تیم به اندازهای نیست که بتواند منجر به استفاده حداکثری از نیروی انسانی تراکتور باشد.
مسعود شجاعی نشان داده که انجام دو کار همزمان برایش آسان نیست. او هم سرمربی است و هم میخواهد در میدان بدرخشد، در حالیکه سرمربیگری تراکتور با آن همه حاشیه و ماجرا و توقع بجا، خود کاری تماموقت و دشوار است. شجاعی در میدان هنوز میتواند بازیکن مؤثری برای تراکتور باشد، چه بسا هنوز بخواهد برای تیم ملی بازی کند و این علاقه از سوی شجاعی پیداست که دستکم در فصل جاری خیال خداحافظی از فوتبال را ندارد. در این حالت، این باشگاه تراکتور است که باید بهترین تصمیم را برای امروز و فردای خود بگیرد و تشخیص دهد که آیا هر دو کار از شجاعی برمیآید یا خیر.
مالک باشگاه تراکتور شفاف درباره این تشخیص و تصمیم حرف نمیزند و هر بار مشغول تهدید به کنارهگیری است. باشگاه را اما با تشخیصهای دقیق و تصمیمات محکم اداره میکنند، نه با مصاحبه و درد و دل و تهدید و قهر.
تراکتور روزهایی را پیش رو دارد که خیلی زود تکلیفش در این فصل روشن میشود. ادامه نتایج بد، این فرصت را برای تراکتور باقی نمیگذارد که دوباره این تیم پی رؤیاهای بزرگ باشد و از دست رفتن فرصتها با توجه به موقعیت رقبا، برای تبریزیها قابل جبران نیست.
بنابراین تصمیمات باید با سرعت و اقتدار بیشتری گرفته شود و واکنش باشگاه تراکتور مقابل هر مسأله باید سریعتر و دقیقتر باشد. از مسعود شجاعی تا مالک باشگاه و دیگران مقابل آنچه بر تراکتور میگذرد، مسئولاند.
سرمایه هدر رفته در تراکتور فقط متعلق به یک مالک نیست، بلکه این نشان تجاری باشگاه تراکتور است که صاحب این فرصت مالی شده و نباید آن را از کف بدهد. حیف است که از دل این سرمایهگذاری، موفقیتهای بزرگتری نسبت به آنچه در سالیان اخیر برای تراکتور به دست آمده، ساخته نشود.