بررسی و نقادی موفقیتهای پرسپولیس در مقایسه با استقلال برای یک استقلالی قدیمی که ریشهای کهن در آن تاج دارد، گرچه به ظاهر سخت است اما اگر به دور از هر تعلق خاطر با نگاهی واقعبینانه به علل موفقیتها و ناکامیهای این دومجموعه مردمی پرداخته شود، چه بسا میتواند مفید حال و راهگشای آینده هر دو تیم باشد. بنابراین باید به دور از هیاهوهای رایج و کریخوانیها و رجزخوانیهای بیمقدار، علل موفقیتهای پیدرپی پرسپولیس و در عین حال ناکامیهای مکرر استقلال در لیگ برتر را مورد نقد و دقت قرار داد که علت این تفاوتها در کجاست و چه شد که نتایج میدانی این دو مجموعه یک شکل و یک ساختار اینقدر متفاوت شده؟ باید بررسی کرد در مقایسه ساختاری پرسپولیس با استقلال، این تفاوتهاست که بیشتر به چشم میآید یا تشابهات ساختاری آنها؟
مگر نه آنکه از نظر نوع اعمال مدیریتها چنانچه رفته و میرود، قد و قواره و اندازه ادارهکنندگانشان در یک کارگاه ریختهگری – وزارتخانه ورزش – قالب خورده است؟ مگر نه آنکه اعمال مدیریتهای زیانبارشان و بدهیهای تلنبارشدهشان و تعهدات جاری و ساریشان، نعل به نعل شبیه هم است؟ مگر نه آنکه بیوفاییها و بدقولیهای مکررشان در برابر حق و حقوق مربیان و بازیکنان خودی و ایضاً طلبکاران خارجی و در نتیجه باختنها در محاکم بینالمللی همه کپی برابر اصل است؟ پس چه شده که پرسپولیس در این چهار، پنج فصل اخیر به خود آمد و استقلال فصل به فصل از خود بیخود شد؟ آیا موفقیتهای این پرسپولیس همقد و هماندازه با استقلال از نظر ساختار مدیریتی را باید به حساب مدیریتهای مدبرانهاش گذاشت؟ بنابراین اگر به گذشته و روند رو به رشد پرسپولیس نگاهی گذرا اما دقیق بیندازیم، بی هیچ تردید فصلالخطاب این همه موفقیتهای سریالی برمیگردد به حضور شخص شخیص برانکو ایوانکوویچ. برمیگردد به دانایی یک مربی حرفهای کاردان که با جدیت تمام اداره امور فنی تیم را از حوزه مدیران میزنشین جدا کرد و به هیچکس باج نداد. مربیای پایبند به مسائل اخلاقی و متعهد به قول و قرارهای حرفهای (درست برخلاف مدیران پرسپولیس). اگر تو امروزه روز میبینی که پرسپولیس چنین موفق است همه برمیگردد به مقاومت و پایداری سرسختانه این مرد کروات در برابر سیاستهای باری بههرجهت مدیرانی که گذری از در جلو میآیند و بیهیچ اثری و کارنامهای از در پشتی غیب میشوند! البته در کنار تأثیرات غیرقابل کتمان برانکو در همه این پیروزیها باید به تلاش تکتک بازیکنان و حضور کریم باقری مردی با سعه صدر و آرامشبخش در کنار برانکو هم اشاره داشت، بخصوص هواداران پرشوری که هرگز پشت برانکو را صد البته در برابر خودیهای میزنشین خالی نکردند! یکی از فاکتورهای موفق برانکو را باید در پالایش به موقع بعضی از بازیکنان زیادهخواه و مزاحم و معترض در چرخه پرسپولیس دانست؛ کسانی چون صادقیان و مسلمان و رضاییان و... و پر کردن جای خالی آنها با کسانی چون امیری و ترابی و نعمتی و خلیلزاده و کنعانیزادگان و... ضمن حفظ ساختاری مستعد و کارآمد تا ناباورانه تحویل کالدرون شود و سپس به همین گلمحمدی خوشفکر و نجیب در ادامه راه برانکو برسد.
اما تو بخوان در آن سو استقلال با خود چه کرد؟ با روش آزمون و خطا با سرمایههایی مثل مظلومی و منصوریان و شفر و مجیدی و استراماچونی، مدام داشت خودزنی میکرد!
گرچه تشابه ساختاری پرسپولیس و استقلال نعل به نعل یکی است اما تفاوتش در موفقیتها و ناکامیها در یک سو برمیگردد به حضور یک مربی آگاه و باثبات و ساختارساز و در دیگر سو که استقلال باشد، به حضور 5 مربی بیثبات سوخته در دل مدیریتهایی ساختارشکن!
تصمیم با گلمحمدی است
یک - یکدر ورزشگاه وطنی. دیدار نبازترین تیمهای حال حاضر لیگ ایران در قائمشهر برنده نداشت. پرسپولیس یک هفته بعد از رسمی شدن قهرمانی خود، تنها با دو تغییر و حضور کنعانی به جای سیدجلال و عالیشاه به جای نعمتی به میدان آمده بود تا یحیی نشان دهد به دنبال کسب همه رکوردها در ادامه فصل است، هرچند که تساوی در این دیدار خود به رکورد ۷ برد متوالی و ۱۰ برد متوالی بازیهای خارج از خانه سرخها پایان داد. آن سوی ماجرا هم محمود فکری بعد از سه تساوی و سه برد که شامل یک تک امتیاز از استادیوم آزادی و یک کامبک دیدنی مقابل فولاد مدعی سهمیه میشد، برای حفظ این روند خوب خود به میدان آمده بود که موفق هم شد. پرسپولیس حالا در سه هفته آتی میزبان ذوبآهن و سایپا و میهمان گلگهر خواهد بود. هر سه تیمها برای نیفتادن تلاش خواهند کرد. پرسپولیس هم میتواند با کسب یک برد خارج از خانه در سیرجان و رسیدن به ۳۷ امتیاز در بازیهای خارج از خانه، از این حیث در تاریخ لیگ رکورددار شود. همچنین یک برد دیگر و رسیدن به ۲۱امین برد فصل، سرخها را صاحب بیشترین برد در یک دوره لیگ خواهد کرد و سرانجام رکورد بیشترین امتیاز تاریخ لیگ برتر هم همچنان به سرخها چشمک میزند. در بازی با نساجی یحیی نه تنها فرصت چندانی به جوانانش برای حضور در ترکیب ثابت نداد، بلکه از پنج تعویض موجودش هم تنها دو تعویض را به کار برد که از بین آن دو هم تنها روستایی جزو نفراتی بود که کمتر در این فصل فرصت بازی داشتند. این در حالی است که یحیی میتوانست برای دقایق پایانی، ربیعخواه یا اوساگونا را بعد از مدتها به زمین بفرستد تا در شرایط مسابقه قرار گیرند، یا به محمدحسین کنعانیزادگان که نزدیک به ۱۸۰۰ دقیقه در این فصل برای پرسپولیس به میدان رفته، استراحت دهد تا احسان حسینی جوان هم یک محک جدی در قلب خط دفاع بخورد. سعید حسینپور، هافبک دفاعی خوشاستایل تیم پرسپولیس هم میتوانست در کنار کمال کامیابینیا قرار بگیرد تا احمد نوراللهی بعد از یک فصل فرسایشی کمی استراحت کند. باید منتظر ماند و دید یحیی چه برنامهای برای سه دیدار آتی تیمش دارد. به هر حال بازیکنان پرسپولیس در یک فصل فرسایشی به سر میبرند و بلافاصله بعد از پایان لیگ باید خود را مهیای رقابتهای جام حذفی کنند و بعد هم از ۲۴ شهریور در لیگ قهرمانان آسیا به میدان بروند. از اواسط مهر هم دیدارهای تیم ملی در پیش است و احتمال ملیپوش شدن ۵ یا ۶ نفر از ترکیب پرسپولیس وجود دارد. همه این عوامل ریسک مصدومیت بازیکنان را در ادامه فصل بسیار بالا خواهد برد. شاید بهتر باشد یحیی بیشتر از آنکه درگیر اعداد و ارقامی شود که چندان اعتباری به کارنامه حرفهایاش نخواهند بخشید، تمرکزش را روی تقسیم قوای نفرات اصلیاش بگذارد و فرصت به دست آمده از زودهنگامترین قهرمانی تاریخ لیگ را با میدان دادن بیشتر به جوانترها مغتنم شمارد.